وبلاگ مسعود براتی

این وبلاگ برای نمایش نوشته‌ها، مطالب مطالعه شده که مناسب است دیگران هم ببینند و کارهای دیگری که الان مشخص نیست ایجاد شده است. لذا مطالب و پیوندها قابل استفاده هستند.

پیوندهای روزانه
پیوندها
  • ۰
  • ۰

20 فروردین روز ملی فناوری هسته­ای است، پرونده­ی هسته­ای ایران به عقیده بسیاری از کارشناسان و تحلیل­گران مسایل بین الملل، مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران در دهه گذشته بوده است. موضوعی که هنوز نیز محل توجه بوده و آثار زیادی در روابط خارجی ایران به جای گذاشته است. صدور 4 قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، اعمال تحریم­های کم­سابقه از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا از جمله این آثار است. در همین چند روز گذشته بود که مقامات دولتی آمریکا اعلام نمودند شرکت دولتی نفت بلاروس را به دلیل همکاری نفتی با ایران تحریم کرده­اند. علی­رغم این­گونه فشارها جمهوری اسلامی ایران توانست به فناوری غنی­سازی و تهیه سوخت نیروگاه اتمی دست­یابد و این خود به معنای عدم اثرپذیری ایران از تحریم­های صورت گرفته است. در اینجا به بررسی دست­آوردهای پرونده هسته­ای از منظر قدرت نرم خواهیم پرداخت.

این مطلب در پورتال جامع سیاسی سیاست ما منتشر شده است.

قدرت نرم

همانطور که می­دانید، قدرت نرم مفهومی است که در دهه­های اخیر وارد ادبیات روابط بین الملل گردیده است. جوزف نای، یکی از متفکرین برجسته آمریکا، این مفهوم را ابداع و آن را پرورش داده است. خود او در تعریف این مفهوم می­گوید: «قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب « مطلوب » از طریق جاذبه ، نه از طریق اجبار یا تطمیع . قدرت نرم از جذابیت فرهنگ ، ایده آل های سیاسی، و سیاست های یک کشور ناشی می شود. وقتی سیاست های ما از نظر دیگران مشروع و مورد قبول باشد، قدرت نرم ما افزایش می یابد.»[1] براساس این تعریف باید دید پرونده هسته­ای ایران چگونه توانسته است از طریق ایجاد جاذبه به مطلوب خود ( یا همان اهداف سیاست خارجی خود) برسد.

اهداف سیاست خارجی ایران

تمامی اهداف سیاست خارجی ایران در چارچوب یک پارادایم ساخته شده است. از بعد از انقلاب اسلامی و در دوران امام(ره) دوگانه مستکبر و مستضعف و بعد از ایشان و در دوران رهبر معظم انقلاب دوگانه سلطه­گر و سلطه­ستیز که ترجمه همان مستکبر و مستضعف است، بر سیاست خارجی ایران حاکم بوده است. رهبر انقلاب بارها به مسئولین دستگاه دیپلماسی این مطلب را گوشزد کرده­اند که رویکرد سیاست خارجی ایران مبارزه با سلطه­گری و الگوی حاکم برآن « سیاست تعاملی ضد نظام سلطه» است.[2] لذا هدف اصلی سیاست خارجی ایران را باید مقابله با نظام سلطه و تقویت جبهه سلطه­ستیزان دانست. در نتیجه ایران از قدرت نرم خود در راستای این هدف استفاده می­نماید. به عبارتی قدرت نرم ایران از یک طرف در جهت تضعیف نظام سلطه و از طرف دیگر در جهت تقویت جبهه سلطه­ستیزان استفاده می­شود. کشورهای اسلامی و به­خصوص ملت­های مسلمان اصلی­ترین جامعه هدف در تقویت جبهه سلطه­ستزان هستند و برای همین تاثیرات مسایل مختلف برآنها باید مدنظر قرار بگیرد. از همین منظر نیز می­توان تاثیرات پرونده هسته­ای را بررسی نمود.

پیشرفت­های علمی و فناوری

یکی از تاثیرات بسیار مهم موضوع هسته­ای در تقویت قدرت نرم ایران، انعکاس پیشرفت­های علمی و فناوری ایران در میان کشورهای دیگر و خصوصا ملت­های مسلمان بوده است. با اینکه در ابتدای مطرح شدن مساله هسته­ای ایران، رسانه­های نظام سلطه سعی در ترسیم نمودن چهره­ای وحشتناک از ایران و توانمندی­ هسته­ای آن داشتند، اما با گذشت زمان و موفقیت مسئولین کشور در شفاف کردن مساله هسته­ای، جنبه علمی این موضوع خود را پررنگ­تر نشان داد. این موضوع که کشور ایران توانسته­ با اتکا به توانمندی علمی دانشمندان جوان خود به فناوری پیچیده­­ی تولید سوخت هسته­ای دست پیدا کند، تاثیر بسیار زیادی بر افکار عمومی و خصوصا نخبگان جهان اسلام داشته است. چرا که برای بسیاری از آنان این مساله نهادینه شده بود که جوامع اسلامی نمی­توانند بدون وابستگی به کشورهای غربی پیشرفت نمایند و هرگونه پیشرفت لازمه­اش ایجاد وابستگی است، به همین سبب نخبگان جهان اسلام و خصوصا نخبگان جامعه عرب گرایش زیادی به غرب دارند. اما موفقیت ایران در دستیابی به فناوری صلح­آمیز هسته­ای بدون اینکه در این فرایند وابستگی خاصی به کشورهای دارنده این فناوری داشته باشد - چرا که از طرف همان کشورها به شدت دچار محدودیت شده بود- مثال نقضی بود برای ابطال این اندیشه و ابطال این اندیشه مقدمه­ای است برای جدا نمودن مسیر کشورهای اسلامی از راه قدرت­های غربی که علاوه بر تضعیف نمودن نظام سلطه ، سبب تقویت جبهه ضدنظام سلطه خواهد شد. برای نمونه دکتر احسان بعدرانی رئیس مجموعه دینی در مرکز پژوهشهای استراتژیک سوریه در دیدار از نمایشگاه فناوری­های پیشرفته ایران در سوریه و پس از دیدن دست­آوردهای علمی ایران گفت: « انقلاب نه فقط برای ایجاد قدرت مادی و جسمانی است، بلکه انقلاب حقیقی سرپرستی جامعه و هدایت عقل‌ها و اندیشه‌ها به وسیله‌ی علم و دانش است،که تمدنی برآمده از اندیشه‌ی اسلامی را بنا کند. و امروز معلوم شد که دانش‌مندان مسلمان توانایی چنین کاری را دارند و می‌توانند تمدنی ایجاد کنند که  در خدمت بشریت و کرامت انسانی باشد.» [3]  پرونده هسته­ای تاثیر بسیاری در توجه کشورهای دیگر به توانمندی­های علمی و فناوری ایران داشت. موفقیت­های ایران در کسب فناوری هسته­ای و در کنار آن دستیابی به فناوری­های دیگر همچون پرتاب ماهواره، فناوری نانو، داروهای نوترکیب مانند آیمود و آنژی پارس؛ در دل خود اثبات کارآمدی نظام اسلامی حاکم بر ایران را دارد و این به معنای کارآمدی اندیشه اسلامی در اداره جامعه است. در نتیجه این مدل در نگاه نخبگان و مردم کشورهای اسلامی مطلوب خواهد بود. مطلوبیت مدل به همراه خود مطلوب بودن جهت­گیری­های سیاسی آن کشور را دارد یعنی ضدیت با نظام سلطه و حمایت از مستضعفان جهان؛ و این همان اثرگذاری قدرت نرم ایران است.

چالش با نظم حاکم بر نظام بین­الملل

یکی از تاثیرات مقاومت ایران در مساله هسته­ای، به چالش کشیدن نظم موجود در روابط بین الملل است. معاهده ان­پی­تی، معاهده­ای است که تعیین کننده نظم بین المللی در حوزه فناوری هسته­ای است. این معاهده با تقسیم کشورها به دو دسته دارا و ندار، به­عنوان تقویت کننده سلطه کشورهای قدرتمند عمل می­نماید. براساس مکانیزمی که در این معاهده طراحی شده است، برنامه­های کشورهایی که فناوری هسته­ای ندارند و خواهان دست­یابی به آن هستند، زیر نظر کشورهای دارنده فناوری هسته­ای انجام خواهد شد. در نتیجه کشورهای دارنده به راحتی کشورهای ندار را کنترل نموده و به دلیل برتری علمی و فناوری، آنها را به خود وابسته می­نمایند. اما مورد ایران و نحوه دستیابی آن به فناوری هسته­ای نقض کننده این نظم بود. برای همین نیز کشورهای سلطه­گر با تمامی توان به مقابله با ایران برخاستند. ایران نظمی را که آنها حاکم نموده بودند که تامین­کننده منافع آنها بود، نادیده گرفت. اما همین چالش سبب گردید، مشروعیت نظام حاکم به چالش کشیده شود. مشروعیت این نظام در تامین منافع تمامی کشورها بود و با همین ادعا توانسته بود رضایت کشورهای مختلف را جلب نماید، اما با مطرح شدن و ادامه یافتن مساله­ای هسته­ای ایران، این مشروعیت دچار تزلزل گردید. مقاومت ایران در مساله­ای هسته­ای و راهبرد شفاف­سازی که در پیش گرفت، منجر به دو دسته­شدن کشورها گردید. از سویی تعداد بسیاری از کشورها از برنامه هسته­ای ایران حمایت نمودند که نمونه آن بیش از صد کشور عضو جنبش عدم تعهد است، و از طرف دیگر کشورهایی که با برنامه هسته­ای ایران مخالف بودند و اکثر آنها از کشورهای قدرتمند هستند. این دو دسته شدن شکل­گیری هویت را به دنبال دارد. به عبارتی ایران توانست با استفاده از فرصت پرونده هسته­ای خود به هویت سلطه­ستیزان شکل دهد و از طرفی هویت سلطه­گران را در افکار عمومی شفاف­تر نماید. به همین دلیل است که کشورهایی مانند برزیل، ونزوئلا، ترکیه از برنامه هسته­ای ایران حمایت جدی می­کنند. آنان نوعی همسانی میان خود و ایران احساس می­نمایند، خودیتی که در مقابل غیریت غرب ایستاده است. همچنین این مساله را ما در ملت­ها و یا همان افکار عمومی مشاهده نمودیم. آخرین نظرسنجی که از مردم کشورهای عربی درباره برنامه هسته­ای ایران انجام شده بود حاکی از عدم احساس خطر از سوی آنها نسبت به برنامه هسته­ای ایران بود و آنان دستیابی به فناوری هسته­ای را حق ایران می­دانستند، در عین حال که رژیم صهیونیستی را خطر اصلی می­دانستند[4]. اینها نشان ترک برداشتن مشروعیت نظام بین الملل حاکم است. هرچه مشروعیت نظام بین الملل در میان کشورها و ملت­های جهان کاهش پیدا کند، در راستای همان هدف کلان سیاست خارجی ایران یعنی تضعیف نظام سلطه است، و پرونده هسته­ای ایران توانست تاحدی قابل توجهی این مهم را انجام دهد. البته نمی­توان گفت که تاثیر اصلی را داشته است، چرا که در کاهش مشروعیت نظام سلطه مسایل دیگری نیز موثر است که مهمترین آن موضوع فلسطین است، اما مساله هسته­ای نیز سهم قابل توجهی داشته است.

به این نکته نیز باید توجه کرد که مسئولین کشورمان به خوبی توانستند مساله هسته­ای را با مساله دفاع از حق خود پیوند زنند، و مقاومت در مساله هسته­ای را مقاومت در مسیر احقاق حق نشان دهند. این حرکت سبب گردید هم در میان مردم داخل و هم در میان مردم مسلمان خارج، مساله هسته­ای، مساله­ای حق­طلبانه دیده شود و لذا استقامت در مسیر حق­طلبی امری مطلوب و مشروع باشد. همچنین کسانی که در مقابل این مسیر قرار دارند، افرادی ظالم محسوب خواهند شد، و چون این تناظر با واقعیات همخوانی داشت، سبب شد تا آنها با کشور ایران احساس همدلی نمایند و علاوه بر مشروع دانستن حرکت ایران، نسبت به مشروعیت مخالفان آن احساس تردید نمایند.

نتیجه­گیری

پرونده هسته­ای ایران علاوه برجوانب مختلف امنیتی و نظامی که دارد، می­تواند به عنوان منبع قدرت نرمی برای کشور ایران محسوب شود. با دیپلماسی عمومی قوی و مدیریت شده می­توان از این منبع به خوبی در راستای اهداف سیاست خارجی استفاده نمود. متاسفانه به دلیل غلبه ابعاد امنیتی و نظامی این موضوع کمتر از این زوایه نگریسته شده است. در صورتیکه که ظرفیت­های خوبی برای استفاده در دیپلماسی عمومی در قضیه هسته­ای وجود دارد.



[1] - نای, جوزف. قدرت نرم. ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری. تهران: انتشارات امام صادق (ع), 1387.ص24

[2] - رک: دیدار رهبر انقلاب با مسئولین سیاست خارجی سال 1388

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=8955&q

[3] - گزارش برگزاری نمایشگاه فناوری­های پیشرفته جمهوری اسلامی ایران در سوریه 18 تا 21 بهمن 1389،شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران

[4] -http://fa.alalam-news.com/node/1483

  • ۹۰/۰۱/۲۲
  • مسعود براتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی