در کتاب نگاهی به تاریخ جهان، جواهر لعل نهرو درباره استعمار نو می نویسد:
نباید تصور کنی که امپراتوری ایالات متحده فقط به جزایر فیلپین منحصر و محدود می گردد. در ظاهر امر فیلیپین تنها مستعمره ای است که آمریکایی ها به دست آوردند و اشغال کردند اما عملا آنها با استفاده از تجارت و گرفتاریهای سایر قدرتهای امپریالیستی روشهای قدیمی استعمار را تغییر دادند. آنها دیگر خودشان را برای تصرف اراضی و الحاق سرزمین های دیگران به دردسر نمی اندازند و مثل انگلستان که هند را متصرف شد و به حکومت خود ملحق کرد عمل نمی کنند. آنچه مورد توجه و علاقه آنهاست منافع اقتصادی است و به این جهت به کنترل ثروت و تسلط بر اقتصادیات کشورهای دیگر می پردازند و به وسیله کنترل ثروت و در دست داشتن تسلط مالی و اقتصادی کنترل و تسلط بر مردم و حتی خود کشور هم اسان می گردد. به این ترتیب بدون دردسر زیاد یا تصادم با احساسات ملی در کشوری نفوذ می کنند در ثروت آن کشور سهیم می گردند..
این روش زیرکانه «امپریالیسم اقتصادی» نامیده می شود. نقشه های جغرافیایی این امپریالیسم را نشان نمی دهند و منعکس نمی سازند. ممکن است کشوری با مراجعه به نقشه یا اطلس جغرافیایی آزاد و مستقل معرفی شود اما اگر به زیر روپوش ظاهری آن بنگریم متوجه میشویم که به کشور دیگر یا به عبارت صحیح تر به سرمایه داران و صاحبان صنایع و بانک داران کشور دیگر بستگی دارد و تابع آنها می باشد.
ایالات متحده آمریکا یک چنین امپراتوری نامریی برای خود دارد و اکنون بریتانیا هم می کوشد که یک چنین امپراتوری ناپیدا و در عین حال موثر و مفیدتر را برای خود در هند و جاهای دیگر به وجود آورد و در موقعی که ظاهرا دستگاههای سیاسی را به خود اهالی آن کشورها واگذار می کند ارکان امپراتوری اقتصادی خود را محکم تر می سازد و این امر بسیار خطرناکی است که مخصوصا ما باید به آن توجه داشته باشیم.
ج 2 ص 921
نباید تصور کنی که امپراتوری ایالات متحده فقط به جزایر فیلپین منحصر و محدود می گردد. در ظاهر امر فیلیپین تنها مستعمره ای است که آمریکایی ها به دست آوردند و اشغال کردند اما عملا آنها با استفاده از تجارت و گرفتاریهای سایر قدرتهای امپریالیستی روشهای قدیمی استعمار را تغییر دادند. آنها دیگر خودشان را برای تصرف اراضی و الحاق سرزمین های دیگران به دردسر نمی اندازند و مثل انگلستان که هند را متصرف شد و به حکومت خود ملحق کرد عمل نمی کنند. آنچه مورد توجه و علاقه آنهاست منافع اقتصادی است و به این جهت به کنترل ثروت و تسلط بر اقتصادیات کشورهای دیگر می پردازند و به وسیله کنترل ثروت و در دست داشتن تسلط مالی و اقتصادی کنترل و تسلط بر مردم و حتی خود کشور هم اسان می گردد. به این ترتیب بدون دردسر زیاد یا تصادم با احساسات ملی در کشوری نفوذ می کنند در ثروت آن کشور سهیم می گردند..
این روش زیرکانه «امپریالیسم اقتصادی» نامیده می شود. نقشه های جغرافیایی این امپریالیسم را نشان نمی دهند و منعکس نمی سازند. ممکن است کشوری با مراجعه به نقشه یا اطلس جغرافیایی آزاد و مستقل معرفی شود اما اگر به زیر روپوش ظاهری آن بنگریم متوجه میشویم که به کشور دیگر یا به عبارت صحیح تر به سرمایه داران و صاحبان صنایع و بانک داران کشور دیگر بستگی دارد و تابع آنها می باشد.
ایالات متحده آمریکا یک چنین امپراتوری نامریی برای خود دارد و اکنون بریتانیا هم می کوشد که یک چنین امپراتوری ناپیدا و در عین حال موثر و مفیدتر را برای خود در هند و جاهای دیگر به وجود آورد و در موقعی که ظاهرا دستگاههای سیاسی را به خود اهالی آن کشورها واگذار می کند ارکان امپراتوری اقتصادی خود را محکم تر می سازد و این امر بسیار خطرناکی است که مخصوصا ما باید به آن توجه داشته باشیم.
ج 2 ص 921