یکی از توفیقات این بود که در یکی از مساجد تهران بحث تحریمها را برای مردم ارایه بدهم. تجربه خوبی بود. الحق و الانصاف مردم خوب و فهیمی داریم.
به دلیل اینکه مخاطب مردم بودند کمی بحث را کلیتر گرفتم. در قالب ۴ سوال اساسی:
• آیا میتوان روزی را تصور کرد که ایران اسلامی با آمریکا به تفاهم برسد؟
• آیا امکان دارد آمریکا با مذاکره تحریمها را بردارد؟
○ چرا تحریمها کارآمد بوده است؟
• چه پیشرفتهایی درباره تحریمها در طول مدت مذاکرات به دست آمده است؟
• تحریمهای مرتبط با هستهای یعنی چه؟
بحث انجام شد. آخر جلسه یکی از نمازگزاران که حدود ۷۰ سال داشت، پرسید که آیا این نکات ابهام را تیم مذاکره کننده نمیداند؟ قبل از پاسخ من امام جماعت مسجد که با بزرگواری تا آخر بحث نشسته بود نکاتی را مطرح کرد. لب کلام ایشان این بود که این نحوه بحث کردن منجر به ناامید کردن مردم میشود و باید نکات مبهم به تیم مذاکره کننده و دولت گفته شود. از طرف دیگر هم باید صبر کرد تا توافق نهایی بشود و بعد آن را نقد کرد.
با نکته اول ایشان موافق هستم. نباید به سمت دو قطبی کردن جامعه و ناامید کردن مردم از دولت برویم. اما از طرفی رشد و آگاهی مردم اصل مهمی است که شخص رهبر انقلاب در بیان دلایل اجازه دادن مذاکرات به آن اشاره میکند. در دیدار اخیر هم تاکید میکنند که باید برای مردم بحث مذاکرات شفاف شود. طبیعی هم است که طرح انتقادات همیشه با مقداری تلخی همراه است.
بعد از صحبتهای حاج آقا و جوابهای من که منجر به واکنش دوباره حاج آقا شد، همان نمازگزار که سئوال را پرسید شروع به صحبت کرد. نکات قشنگی گفت. نقل به مضمون « ما همون مردمی هستیم که با پودر کوپنی پای این نظام واستادیم. این مردمند که پشت سر نظام واستادند و از اون حفظات کردند. اگه مردم نباشند این نظام از بین میره. . این مردم باید بدونند، نباید اونا رو کنار گذاشت. اگه مشکلی هست باید به اونا گفته بشه»
بعد رو به جوانهای جلسه کرد و گفت «شما باید بپرسید، نه من که سنی ازم گذشته، این حق شماست»
نکته جالب توجه این بود که هرچند بحثهای جدی بین افراد حاضر صورت گرفت اما در آخر همه باهم خوش بش کردند. یعنی نمونهای از یک جامعه پویا.
عکسهایی از این برنامه.
http://bahonar.ghasam.ir/h123/fa/news-details/121326/