چند روز پیش و در مراسم روز محیط زیست، رئیس جمهور در تبیین اهمیت برداشته شدن تحریمها اینگونه گفتند:« ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کردهاند ظلم بزرگی مرتکب شدهاند اما عدهای در داخل هم نمیدانستند تحریم چیست.»
این
سخنان بازتابهای فراوانی در میان رسانههای داخلی داشت. برای خیلی افراد
این سوال ایجاد شد که تحریم چه ارتباطی با مسایل بیان شده از سوی رئیس
جمهور دارد.
اما از این مساله که بگذریم، خوب است اثر این سخنان را بر مذاکرات هستهای که در مرحله نوشتن توافق نهایی است، بررسی کنیم.
به
وضوح میتوان اثرات مخرب این سخنان را در وضعیت مذاکرات و موقعیت مذاکره
کنندگان ایرانی مشاهده کرد. برای درک این اثر میتوان صحنه مذاکرات هستهای
ایران را همچون صحنه خرید و فروش یک کالا مدل کرد. در امر تجارت یک کالا،
دوطرف فروشنده و خریدار وجود دارند و یک کالایی نیز به عنوان موضوع تجارت
مطرح است.
اگر خریدار که پول لازم برای خرید کالا را
در اختیار دارد، متوجه شود که فروشنده به شدت محتاج آن پول است و همچنین
بداند که کس دیگری غیر از او خریدار آن کالا نیست، چه اتفاقی میافتد؟
بسیار طبیعی خواهد بود که خریدار مبلغ کمتری از ارزش واقعی کالا پرداخت
کند. آنچه مهم است این است که خریدار اطلاع لازم از وضعیت فروشنده را به
دست بیاورد. اگر خریدار خوی زیاده خواهی نیز داشته باشد و اهل رعایت انصاف
نباشد، این پدیده تشدید خواهد شد.
اگر صحنه مذاکرات
هستهای را دراین مدل بیاوریم اینگونه میشود: ایران به عنوان عرضه کننده
که میخواهد برخی از دستاوردهای هستهای خود را کنار بگذارد، آمریکا هم
خریدار بوده و در عوض این کالا میخواهد تحریمهای اقتصادی را بردارد. اما
متاسفانه آمریکا اطلاع و اطمینان دارد که ایران نیاز جدی و فوری به برداشته
شدن تحریمها دارد و کسی هم غیر از آمریکا این کار را نمیتواند بکند.
اینکه
کسی غیر از آمریکا نمیتواند تحریمها را بردارد امری مشخص بوده، چرا که
عمده تحریمهای اصلی توسط آمریکا وضع شده است. اما اینکه آمریکا اطلاع و
اطمینان پیدا کند که ایران نیازمند شدید برداشته شدن تحریمهاست، اتفاقی
بوده که اظهارات مسئولان داخلی ایران در آن نقش مهم داشته است.
تا
قبل از شروع مذاکرات در دولت جدید در میان آمریکاییها این تردید وجود
داشت که آیا تحریمها فایده دارد یا نه. چرا که تا آن زمان آمریکاییها به
نتیجه مطلوب خود نرسیده بودند. اما با شروع دور جدید مذاکرات در دولت
یازدهم و متاسفانه اظهارنظرهای مسئولان اقتصادی دولت و خود رئیس جمهور در
اذهان تصمیم گیران آمریکایی این درک تثبیت شد که ایران به رفع تحریمها
نیاز جدی دارد.
اظهارنظرهایی که خصوصا در ماههای
اولیه دولت یازدهم مبنی بر خراب بودن وضعیت اقتصاد بیان میشد و وزرای
مسکن، صنعت، نفت و همچنین رئیس کل بانک مرکزی و به طور خاص شخص رئیس جمهور
با جمله معروف «خزانه خالی است» بارها این مفهوم را باز تولید کردند، طرف
آمریکایی را به این نتیجه رساند که ایران محتاج رفع تحریمهاست و این
«تحریمها بوده که ایران را سر میز مذاکره آورده است». همین درک سبب میشود
که امتیازهای بیشتری طلب کرده و امتیازهای کمتری بدهند. در این میان هرچه
تیم مذاکره کننده بگوید که تحریمها ایران را سر میز مذاکره نیاورده است،
هیچ فایدهای نخواهد داشت.
جمله چند روز پیش رئیس
جمهور هم همین اثر را بر ادامه مذاکرات خواهد گذاشت. به عبارت دیگر راه را
برای زیاده خواهی بیشتر آمریکاییها باز میکند. اینکه آب خوردن مردم هم به
تحریم گره خورد، این ادارک را در ذهن آمریکاییها تثبیت میکند که ایران
غیر از رفع تحریمها گزینهای ندارند و لذا با هر شرایطی به توافق تن
خواهند داد.
در جمعبندی میتوان گفت صحبت رئیس جمهور موجب تضعیف موقعیت چانهزنی تیم مذاکره کننده شد.
در جمعبندی میتوان گفت صحبت رئیس جمهور موجب تضعیف موقعیت چانهزنی تیم مذاکره کننده شد.
- ۹۴/۰۳/۲۳