در حقوق بینالملل بیشتر مفاهیم تعاریف مشخصی دارند. این ویژگی عمومی علم حقوق است. تعریف مفاهیم و واژهها به صورتهای مختلفی انجام میشود. برخی از مفاهیم در اسناد بینالمللی تعریف شدهاند مانند مفهوم «پروتکل الحاقی» که اگر کسی از این مفهوم صحبت کند، مشخص است از چه چیزی و با چه ابعادی صحبت میکند. برای مثال وقتی ایران میپذیرد تا «پروتکل الحاقی» را اجرا کند، مشخص است که چه معنایی میدهد. چرا که پروتکل الحاقی به عنوان یک سند بینالمللی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدون شده و ابعادش مشخص است.
در موارد دیگر، اگر مفهومی در اسناد حقوقی استفاده شود که تا به حال تعریف نشده باشد، یا اینکه از آن مفهوم معنای خاصی در نظر باشد، در همان سند آن مفهوم یا واژه را تعریف میکنند. چرا که اسناد باید حداقل تفسیرپذیری را دارا باشد. برای مثال در قانون کاهش تهدید ایران (TRA) زمانی که قانون گذار آمریکایی معنای وسیعتری از «تراکنشهای مالی» را در نظر دارد، در بخش اول این قانون به تعریف واژه «تراکنشهای مالی» میپردازد و تعریف را به گونهای ارایه میدهد که شامل تجارت طلا و سایر فلزات گرانبها نیز شود. تعریف مفاهیم و واژهها در خود سند امری معمول در قراردادهای تجاری و یا غیره است.
اما مفهوم «تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای» هیچ کدام از حالتهای فوق را ندارد. به عبارت دیگر این مفهوم نه در توافقنامه ژنو تعریف شده و نه در بیانیه لوزان تعریفی از آن ارایه شده است. همچنین در اسناد و قوانین بینالمللی و یا حتی قوانین کشورهای تحریم کننده، این مفهوم تعریف نشده است.