وبلاگ مسعود براتی

این وبلاگ برای نمایش نوشته‌ها، مطالب مطالعه شده که مناسب است دیگران هم ببینند و کارهای دیگری که الان مشخص نیست ایجاد شده است. لذا مطالب و پیوندها قابل استفاده هستند.

پیوندهای روزانه
پیوندها

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

با توجه به مفهوم قدرت نرم، شاید بتوان الهام بخش بودن در جهان اسلام را که یکی از اهداف سند چشم انداز است، را توضیح داد. زمانی که یک کشور منابع قدرت نرم را در اختیار داشته باشد و به درستی از آنها در راستای اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند، نتیجه­اش الهام بخش بودن برای سایر کشورها خواهد بود. به خصوص با توجه به شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، که بعد از انقلاب اسلامی به شدت تحت فشار نظام سلطه قرار داشته و دارد. خود انقلاب اسلامی یک الهام بخشی در جهان اسلام و جهان سوم بود، یعنی وقوع انقلابی که نه به شرق و به غرب وابسته باشد، آنهم در زمانی که پارادایم حاکم بر وضعیت جهان دوقطبی است. استقامت و پیشرفت انقلاب اسلامی نیز بر الهام بخشی آن می­افزاید. پیشرفت در علم و فناوری نیز به دلیل جایگاه ویژه­ای که در اذهان مردم دارد، اثر مضاعفی در الهام­بخش بودن خواهد داشت.
این مطلب در سایت
ایتان منتشر شده است.

منابع قدرت نرم

« قدرت نرم » مفهومی است که دو دهه از ورودش به ادبیات روابط بین الملل و سیاست خارجی می­گذرد. جوزف نای اولین بار این مفهوم را در کتاب « مرز رهبری » مطرح نمود[1](1). و بعد از آن نیز خودش پرورش دهنده این مفهوم بود و با گذشت زمان چارچوب روشن­تری از مفهوم « قدرت نرم » ارایه گردید. نای قدرت نرم را اینگونه تعریف می­کند: « قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب « مطلوب » از طریق جاذبه ، نه از طریق اجبار یا تطمیع »[2] (2). در آخرین مباحث منتشر شده از جوزف نای ، او سه منبع را برای قدرت نرم یک کشور بیان کرده است:

1-      فرهنگ کشور : آن بخش هایی که برای دیگران جذابیت دارد.

2-      ارزش های سیاسی : در مواردی که در داخل و خارج از کشور مورد توجه باشد

3-      سیاست خارجی در صورتی که قانونی و مسئولانه به نظر بیاید .[3] (3)

اما یکی از منابعی که جوزف نای به آن توجه نداشته است، پیشرفت­های علم و فناوری است. شاید به این دلیل که نای خود از در کشورهای جهان اول بوده، نسبت به این منبع غفلت نموده است، در صورتی که برای بسیاری از مردم کشورهای جهان سوم، سطح پیشرفت علم وفناوری کشورهای جهان اول بیشتر از فرهنگ و ارزش­های سیاسی آنها جذابیت ایجاد می­کند. اگر در سفرنامه­هایی که نخبگان کشورهای جهان سوم از سفرهایشان به کشورهای پیشرفته نوشته­اند دقت کنیم، به این نکته پی­خواهیم برد. همین نکته را در زمانی­که نمایندگان کشورهای خارجی دست­آوردهای علمی و فناوری ایران را می­بینند و متوجه عمق آن می­شوند، می­توان دید. مهندس امیری­نیا در یکی از مصاحبه­های اخیر خود به برخی از آنها اشاره نموده است. (رک: مصاحبه مهندس امیری نیا با خبرگزاری فارس)[4] (4)

الهام بخش بودن برای جهان اسلام

با توجه به مفهوم قدرت نرم، شاید بتوان الهام بخش بودن در جهان اسلام را که یکی از اهداف سند چشم انداز است، را توضیح داد. زمانی که یک کشور منابع قدرت نرم را در اختیار داشته باشد و به درستی از آنها در راستای اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند، نتیجه­اش الهام بخش بودن برای سایر کشورها خواهد بود. به خصوص با توجه به شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، که بعد از انقلاب اسلامی به شدت تحت فشار نظام سلطه قرار داشته و دارد. خود انقلاب اسلامی یک الهام بخشی در جهان اسلام و جهان سوم بود، یعنی وقوع انقلابی که نه به شرق و به غرب وابسته باشد، آنهم در زمانی که پارادایم حاکم بر وضعیت جهان دوقطبی است. استقامت و پیشرفت انقلاب اسلامی نیز بر الهام بخشی آن می­افزاید. پیشرفت در علم و فناوری نیز به دلیل جایگاه ویژه­ای که در اذهان مردم دارد، اثر مضاعفی در الهام­بخش بودن خواهد داشت. لذا پیشرفت­های علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران در کنار سایر منابع مانند مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی و ... الهام بخشی در جهان اسلام را تقویت می­نماید. حال به بررسی این رویکرد در بیانات مقام معظم رهبری می­پردازیم.

جایگاه پیشرفت­های علم و فناوری در نگاه رهبری

در نگاه مقام معظم رهبری نیز پیشرفت­های علم و فناوری کشور منبعی برای الهام بخشی در جهان به خصوص در جهان اسلام است. در ادامه چند نمونه از اشارات ایشان را ذکر می­شود. ایشان در خطبه­های نماز جمعه پانزدهم بهمن­ماه که به بررسی تحولات جدید جهان اسلام اختصاص داشت فرمودند :« قبل از انقلاب، تکیه‌ى علم و فناورى کشور به طور کامل به غرب بود...بعد از انقلاب، خودباورى علمى و اعتماد به نفس ملى به وجود آمد؛ حضور این همه دانشمند، دانشمندان برجسته و بزرگ، در رشته‌هاى مختلف، مشاهده شد. امروز ما دانشمندانى در داخل کشور داریم که در سطح جهان، شبیه آنها و نظیر آنها قابل شمارشند؛ تعداد معدودى هستند. دانشمندان ما پیش رفتند؛ غالباً هم جوان.»[5] (5)

ایشان این مطلب را به عنوان ویژگی­ها و دست­آوردهای انقلاب اسلامی ایران بیان نمودند و نتیجه این حرکت را استقلال عملی کشور در حوزه علم و فناوری برشمردند. همچنین ایشان در دیدار با اندیشمندان جهان اسلام با اشاره به موضوع هسته­ای، پیشرفت­های علمی و فناوری را نماد پیشرفت انقلاب اسلامی می­دانند و می­فرمایند: « به امید خدا در همه‌ى میدانها پیش رفتیم. ما امروز در میدان علم هم پیشرفت کرده‌ایم. اشاره کردند به مسئله‌ى هسته‌اى ما. ما به توفیق الهى و به قدرت الهى توانستیم مسئله‌ى هسته‌اى را حل کنیم و پیش برویم.» [6] (6)

اگر در بیانات رهبر انقلاب تمرکز نماییم، این مساله به وضوح قابل مشاهده است که ایشان نماد پیشرفت در دنیا را برای یک کشور، پیشرفت­های علم و فناوری می­دانند و به این موضوع بسیار بیشتر از رشد اقتصاد بها و ارج می­دهند. به طور نمونه ایشان در دیدار اعضای مجلس خبرگان در سال 1383 می­فرمایند: « امروز در سرتاسر دنیاى اسلام، جمهورى اسلامى مطرح است؛ علت هم این است که بر سر حرف و شعار اصلى خود - که اسلام است - ایستاده است. امریکایى‌ها وقتى سند چشم‌انداز منتشر مى‌شود و مى‌بینند چشم‌انداز بیست‌ساله عبارت است از پدید آمدن یک کشور پیشرفته‌ى طراز اول در منطقه از لحاظ فناورى و دانش، با جهتگیرى و باطن و روح اسلامى و انقلابى و اثرگذار و الهام‌بخش در دنیاى اسلام، درصدد مقابله برمى‌آیند. البته اینها نمى‌توانند با اسلام مقابله کنند.»[7] (7)

به عبارتی رهبر انقلاب تبلور پیشرفت در دنیا را علم و فناوری می­دانند که به دلیل روح حاکم بر نظام اسلامی، آنها را در جهت تعالی به کار خواهد گرفت. نمونه­های دیگر از این دست بسیار است که مشتاقان خود می­توانند با رجوع مستقیم از آنها استفاده کنند.

وضعیت ایران

کشورمان از لحاظ برخورداری از این منبع الهام بخشی، وضعیت بسیار مناسبی دارد. در طول سه دهه که از انقلاب اسلامی می­گذرد، به خصوص در دهه اخیر، دست­آوردهای بسیاری در این حوزه حاصل شده است. هر کدام از این دست­اوردها توانسته است بر قدرت الهام بخشی انقلاب اسلامی اضافه نماید. در اینجا چند نمونه از دست­آوردها را اشاره می­نمایم.

1-      فناوری غنی­سازی اورانیوم: از سال 1382 که پرونده هسته­ای ایران، در مجامع بین المللی به جریان افتاد، یک نکته­ای وجود داشت که زیاد مورد توجه نبود، اما به مرور زمان با روشنگری­هایی که مقامات ایران به خصوص رهبر انقلاب داشتند، این مساله پررنگ گردید. نکته مهم این بود که کشور ایران بدون تکیه بر قدرت­های غربی توانسته بود به فناوری صلح­آمیز هسته­ای دست پیدا کند و این پیشرفت برای بسیاری از کشورها آرزویی دست نیافتنی بود. چرا که تا قبل هر کشوری که می­خواست به فناوری هسته­ای دست پیدا کند به ناچار باید دست به سوی یکی از قدرت­های هسته­ای دراز کند. تشکیل ان پی تی نیز بر همین نظریه استوار بود، و قدرت­های هسته­ای احتمال بسیار کمی می­دادند که کشوری خود مستقلا بتواند به فناوری هسته­ای دست پیدا کند لذا به ناچار باید در چارچوب قوانین آنها عمل نماید. علت بسیاری از مخالفت­ها همین مطلب مهم بوده است. درست است که هزینه­های زیادی در این قضیه به ایران تحمیل شد، اما ناخواسته سبب تبلیغ انقلاب اسلامی گردید و با مرور زمان بعد ایجابی این مساله که توانایی کسب فناوری هسته­ای بود، خود را نمایان نمود.

2-      فناوری ساخت و ارسال ماهواره: یکی از شاخص­هایی که برای تبدیل شدن به قدرت در روابط بین­الملل مورد توجه است، توانایی ساخت و ارسال ماهواره می­باشد. چرا که این فناوری از پیچیده­ترین فناوری­ها و از قدرت­زا ترین آنهاست. هر کشوری که بتواند فضا را در اختیار خود قرار بدهد، از ابعاد مختلف بر توانایی خود خواهد افزود. سابقه این مساله به بعد از جنگ جهانی و رقابت میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی شوروی و آمریکا بازمی­گردد. جمهوری اسلامی ایران اولین کشور اسلامی است که توانسته این فناوری را کسب و عملیاتی نماید. این موفقیت تاثیرات زیادی در وجهه بین المللی جمهوری اسلامی ایران داشت. در گزارشی که CSIS ( مرکز مطالعات راهبردی و بین الملل آمریکا ) به قلم جیمز لوییس منتشر نمود، به تاثیر این موفقیت در تثبیت مشروعیت و قدرت جمهوری اسلامی ایران اذعان شده بود.

3-      داروهای نوترکیب: یکی از شاخص­های کشورهای پیشرفته، توانایی آنها در درمان امراض و تولید داروهای مناسب بیماری­ها است. کشورهای پیشرفته بسیار از این شاخص در جهت نشان دادن وجهه­ای خوب و انسان­دوستانه از خود در جهان استفاده می­نمایند. بر همین مبنا است که برای خود صلاحیت دخالت در امور کشورهای عقب افتاده به خصوص آفریقایی را می­دهند. جمهوری اسلامی ایران توانسته در این حوزه مهم دست­آوردهای بسیار خوبی داشته باشد. نمونه این دست­آوردها داروی آیمود است که برای درمان بیماری ایدز ساخته شده است.

4-      فناوری نانو: جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای جهان اسلام، رتبه اول را در تولید علم در حوزه نانو دارد. ایران یکی از چهار کشوری است که توانسته برپایه دانش بومی خود استاندارد نانو را منتشر نماید. سطح علم و فناوری نانو در کشور ایران همسطح با کشورهای مطرح مانند آلمان، ژاپن، آمریکا است. همین دست­آوردها بود که برزیل را در همکاری علمی و فناوری با ایران مشتاق نمود. نانو یکی از حوزه­هایی است که به دلیل نو بودن، اعتبار بسیاری برای جمهوری اسلامی ایران کسب نموده است. دستگاه نانوسکوپ که به هدیه­ای مرسوم تبدیل شده است و از سوی رییس جمهور به روسای دیگر کشورها هدیه داده می­شود، تنها یکی از دست­آوردهای حوزه نانو است.

5-      و...

جایگاه دیپلماسی علم و فناوری

منبع قدرت خود قدرت نیست. یعنی اگر با ابزار مناسب از منبع بهره­برداری نشود، آن منبع به قدرت تبدیل نخواهد شد. جوزف نای دیپلماسی عمومی را به عنوان ابزاری که می­توان منابع قدرت نرم را به قدرت نرم تبدیل نمود، برمی­شمارد. اما برای منبعی مانند پیشرفت­های علم و فناوری، تنها دیپلماسی عمومی کارآمد نخواهد بود. هر چند که دیپلماسی عمومی می­تواند بخش­های مهمی از این مساله را پوشش دهد. آنچه که به نظر می­آید باید استفاده شود، دیپلماسی علم و فناوری است. این نوع دیپلماسی به دلیل تخصصی کردن حوزه مد نظر خود، بسیار مفیدتر می­تواند منابع را به قدرت تبدیل نماید.

همانطور که بیان شد کشور ما از لحاظ داشتن منبع پیشرفت علم و فناوری برای قدرت الهام بخشی، به خصوص در دهه اخیر بسیار غنی است، لذا برای تبدیل شدن این منابع به قدرت نیاز است تا دیپلماسی علم و فناوری به طور جدی در کشور ما پیگیری شود.



[1] - هادیان, ناصر.و  احمدی, افسانه. (1388). جایگاه مفهومی دیپلماسی عمومی. فصلنامه بین المللی روابط خارجی , 3, 85-117،ص101

[2] - نای, جوزف. (1387). قدرت نرم. (سید  محسن روحانی, و مهدی ذوالفقاری, مترجم) تهران: انتشارات امام صادق (ع)، ص24

[3] - نای ، جوزف. همان .ص 51

[4] -http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8911021035

[5] -http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10955

[6] -http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=11285

[7] -http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8588

  • مسعود براتی
  • ۰
  • ۰

20 فروردین روز ملی فناوری هسته­ای است، پرونده­ی هسته­ای ایران به عقیده بسیاری از کارشناسان و تحلیل­گران مسایل بین الملل، مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران در دهه گذشته بوده است. موضوعی که هنوز نیز محل توجه بوده و آثار زیادی در روابط خارجی ایران به جای گذاشته است. صدور 4 قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، اعمال تحریم­های کم­سابقه از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا از جمله این آثار است. در همین چند روز گذشته بود که مقامات دولتی آمریکا اعلام نمودند شرکت دولتی نفت بلاروس را به دلیل همکاری نفتی با ایران تحریم کرده­اند. علی­رغم این­گونه فشارها جمهوری اسلامی ایران توانست به فناوری غنی­سازی و تهیه سوخت نیروگاه اتمی دست­یابد و این خود به معنای عدم اثرپذیری ایران از تحریم­های صورت گرفته است. در اینجا به بررسی دست­آوردهای پرونده هسته­ای از منظر قدرت نرم خواهیم پرداخت.

این مطلب در پورتال جامع سیاسی سیاست ما منتشر شده است.

قدرت نرم

همانطور که می­دانید، قدرت نرم مفهومی است که در دهه­های اخیر وارد ادبیات روابط بین الملل گردیده است. جوزف نای، یکی از متفکرین برجسته آمریکا، این مفهوم را ابداع و آن را پرورش داده است. خود او در تعریف این مفهوم می­گوید: «قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب « مطلوب » از طریق جاذبه ، نه از طریق اجبار یا تطمیع . قدرت نرم از جذابیت فرهنگ ، ایده آل های سیاسی، و سیاست های یک کشور ناشی می شود. وقتی سیاست های ما از نظر دیگران مشروع و مورد قبول باشد، قدرت نرم ما افزایش می یابد.»[1] براساس این تعریف باید دید پرونده هسته­ای ایران چگونه توانسته است از طریق ایجاد جاذبه به مطلوب خود ( یا همان اهداف سیاست خارجی خود) برسد.

اهداف سیاست خارجی ایران

تمامی اهداف سیاست خارجی ایران در چارچوب یک پارادایم ساخته شده است. از بعد از انقلاب اسلامی و در دوران امام(ره) دوگانه مستکبر و مستضعف و بعد از ایشان و در دوران رهبر معظم انقلاب دوگانه سلطه­گر و سلطه­ستیز که ترجمه همان مستکبر و مستضعف است، بر سیاست خارجی ایران حاکم بوده است. رهبر انقلاب بارها به مسئولین دستگاه دیپلماسی این مطلب را گوشزد کرده­اند که رویکرد سیاست خارجی ایران مبارزه با سلطه­گری و الگوی حاکم برآن « سیاست تعاملی ضد نظام سلطه» است.[2] لذا هدف اصلی سیاست خارجی ایران را باید مقابله با نظام سلطه و تقویت جبهه سلطه­ستیزان دانست. در نتیجه ایران از قدرت نرم خود در راستای این هدف استفاده می­نماید. به عبارتی قدرت نرم ایران از یک طرف در جهت تضعیف نظام سلطه و از طرف دیگر در جهت تقویت جبهه سلطه­ستیزان استفاده می­شود. کشورهای اسلامی و به­خصوص ملت­های مسلمان اصلی­ترین جامعه هدف در تقویت جبهه سلطه­ستزان هستند و برای همین تاثیرات مسایل مختلف برآنها باید مدنظر قرار بگیرد. از همین منظر نیز می­توان تاثیرات پرونده هسته­ای را بررسی نمود.

پیشرفت­های علمی و فناوری

یکی از تاثیرات بسیار مهم موضوع هسته­ای در تقویت قدرت نرم ایران، انعکاس پیشرفت­های علمی و فناوری ایران در میان کشورهای دیگر و خصوصا ملت­های مسلمان بوده است. با اینکه در ابتدای مطرح شدن مساله هسته­ای ایران، رسانه­های نظام سلطه سعی در ترسیم نمودن چهره­ای وحشتناک از ایران و توانمندی­ هسته­ای آن داشتند، اما با گذشت زمان و موفقیت مسئولین کشور در شفاف کردن مساله هسته­ای، جنبه علمی این موضوع خود را پررنگ­تر نشان داد. این موضوع که کشور ایران توانسته­ با اتکا به توانمندی علمی دانشمندان جوان خود به فناوری پیچیده­­ی تولید سوخت هسته­ای دست پیدا کند، تاثیر بسیار زیادی بر افکار عمومی و خصوصا نخبگان جهان اسلام داشته است. چرا که برای بسیاری از آنان این مساله نهادینه شده بود که جوامع اسلامی نمی­توانند بدون وابستگی به کشورهای غربی پیشرفت نمایند و هرگونه پیشرفت لازمه­اش ایجاد وابستگی است، به همین سبب نخبگان جهان اسلام و خصوصا نخبگان جامعه عرب گرایش زیادی به غرب دارند. اما موفقیت ایران در دستیابی به فناوری صلح­آمیز هسته­ای بدون اینکه در این فرایند وابستگی خاصی به کشورهای دارنده این فناوری داشته باشد - چرا که از طرف همان کشورها به شدت دچار محدودیت شده بود- مثال نقضی بود برای ابطال این اندیشه و ابطال این اندیشه مقدمه­ای است برای جدا نمودن مسیر کشورهای اسلامی از راه قدرت­های غربی که علاوه بر تضعیف نمودن نظام سلطه ، سبب تقویت جبهه ضدنظام سلطه خواهد شد. برای نمونه دکتر احسان بعدرانی رئیس مجموعه دینی در مرکز پژوهشهای استراتژیک سوریه در دیدار از نمایشگاه فناوری­های پیشرفته ایران در سوریه و پس از دیدن دست­آوردهای علمی ایران گفت: « انقلاب نه فقط برای ایجاد قدرت مادی و جسمانی است، بلکه انقلاب حقیقی سرپرستی جامعه و هدایت عقل‌ها و اندیشه‌ها به وسیله‌ی علم و دانش است،که تمدنی برآمده از اندیشه‌ی اسلامی را بنا کند. و امروز معلوم شد که دانش‌مندان مسلمان توانایی چنین کاری را دارند و می‌توانند تمدنی ایجاد کنند که  در خدمت بشریت و کرامت انسانی باشد.» [3]  پرونده هسته­ای تاثیر بسیاری در توجه کشورهای دیگر به توانمندی­های علمی و فناوری ایران داشت. موفقیت­های ایران در کسب فناوری هسته­ای و در کنار آن دستیابی به فناوری­های دیگر همچون پرتاب ماهواره، فناوری نانو، داروهای نوترکیب مانند آیمود و آنژی پارس؛ در دل خود اثبات کارآمدی نظام اسلامی حاکم بر ایران را دارد و این به معنای کارآمدی اندیشه اسلامی در اداره جامعه است. در نتیجه این مدل در نگاه نخبگان و مردم کشورهای اسلامی مطلوب خواهد بود. مطلوبیت مدل به همراه خود مطلوب بودن جهت­گیری­های سیاسی آن کشور را دارد یعنی ضدیت با نظام سلطه و حمایت از مستضعفان جهان؛ و این همان اثرگذاری قدرت نرم ایران است.

چالش با نظم حاکم بر نظام بین­الملل

یکی از تاثیرات مقاومت ایران در مساله هسته­ای، به چالش کشیدن نظم موجود در روابط بین الملل است. معاهده ان­پی­تی، معاهده­ای است که تعیین کننده نظم بین المللی در حوزه فناوری هسته­ای است. این معاهده با تقسیم کشورها به دو دسته دارا و ندار، به­عنوان تقویت کننده سلطه کشورهای قدرتمند عمل می­نماید. براساس مکانیزمی که در این معاهده طراحی شده است، برنامه­های کشورهایی که فناوری هسته­ای ندارند و خواهان دست­یابی به آن هستند، زیر نظر کشورهای دارنده فناوری هسته­ای انجام خواهد شد. در نتیجه کشورهای دارنده به راحتی کشورهای ندار را کنترل نموده و به دلیل برتری علمی و فناوری، آنها را به خود وابسته می­نمایند. اما مورد ایران و نحوه دستیابی آن به فناوری هسته­ای نقض کننده این نظم بود. برای همین نیز کشورهای سلطه­گر با تمامی توان به مقابله با ایران برخاستند. ایران نظمی را که آنها حاکم نموده بودند که تامین­کننده منافع آنها بود، نادیده گرفت. اما همین چالش سبب گردید، مشروعیت نظام حاکم به چالش کشیده شود. مشروعیت این نظام در تامین منافع تمامی کشورها بود و با همین ادعا توانسته بود رضایت کشورهای مختلف را جلب نماید، اما با مطرح شدن و ادامه یافتن مساله­ای هسته­ای ایران، این مشروعیت دچار تزلزل گردید. مقاومت ایران در مساله­ای هسته­ای و راهبرد شفاف­سازی که در پیش گرفت، منجر به دو دسته­شدن کشورها گردید. از سویی تعداد بسیاری از کشورها از برنامه هسته­ای ایران حمایت نمودند که نمونه آن بیش از صد کشور عضو جنبش عدم تعهد است، و از طرف دیگر کشورهایی که با برنامه هسته­ای ایران مخالف بودند و اکثر آنها از کشورهای قدرتمند هستند. این دو دسته شدن شکل­گیری هویت را به دنبال دارد. به عبارتی ایران توانست با استفاده از فرصت پرونده هسته­ای خود به هویت سلطه­ستیزان شکل دهد و از طرفی هویت سلطه­گران را در افکار عمومی شفاف­تر نماید. به همین دلیل است که کشورهایی مانند برزیل، ونزوئلا، ترکیه از برنامه هسته­ای ایران حمایت جدی می­کنند. آنان نوعی همسانی میان خود و ایران احساس می­نمایند، خودیتی که در مقابل غیریت غرب ایستاده است. همچنین این مساله را ما در ملت­ها و یا همان افکار عمومی مشاهده نمودیم. آخرین نظرسنجی که از مردم کشورهای عربی درباره برنامه هسته­ای ایران انجام شده بود حاکی از عدم احساس خطر از سوی آنها نسبت به برنامه هسته­ای ایران بود و آنان دستیابی به فناوری هسته­ای را حق ایران می­دانستند، در عین حال که رژیم صهیونیستی را خطر اصلی می­دانستند[4]. اینها نشان ترک برداشتن مشروعیت نظام بین الملل حاکم است. هرچه مشروعیت نظام بین الملل در میان کشورها و ملت­های جهان کاهش پیدا کند، در راستای همان هدف کلان سیاست خارجی ایران یعنی تضعیف نظام سلطه است، و پرونده هسته­ای ایران توانست تاحدی قابل توجهی این مهم را انجام دهد. البته نمی­توان گفت که تاثیر اصلی را داشته است، چرا که در کاهش مشروعیت نظام سلطه مسایل دیگری نیز موثر است که مهمترین آن موضوع فلسطین است، اما مساله هسته­ای نیز سهم قابل توجهی داشته است.

به این نکته نیز باید توجه کرد که مسئولین کشورمان به خوبی توانستند مساله هسته­ای را با مساله دفاع از حق خود پیوند زنند، و مقاومت در مساله هسته­ای را مقاومت در مسیر احقاق حق نشان دهند. این حرکت سبب گردید هم در میان مردم داخل و هم در میان مردم مسلمان خارج، مساله هسته­ای، مساله­ای حق­طلبانه دیده شود و لذا استقامت در مسیر حق­طلبی امری مطلوب و مشروع باشد. همچنین کسانی که در مقابل این مسیر قرار دارند، افرادی ظالم محسوب خواهند شد، و چون این تناظر با واقعیات همخوانی داشت، سبب شد تا آنها با کشور ایران احساس همدلی نمایند و علاوه بر مشروع دانستن حرکت ایران، نسبت به مشروعیت مخالفان آن احساس تردید نمایند.

نتیجه­گیری

پرونده هسته­ای ایران علاوه برجوانب مختلف امنیتی و نظامی که دارد، می­تواند به عنوان منبع قدرت نرمی برای کشور ایران محسوب شود. با دیپلماسی عمومی قوی و مدیریت شده می­توان از این منبع به خوبی در راستای اهداف سیاست خارجی استفاده نمود. متاسفانه به دلیل غلبه ابعاد امنیتی و نظامی این موضوع کمتر از این زوایه نگریسته شده است. در صورتیکه که ظرفیت­های خوبی برای استفاده در دیپلماسی عمومی در قضیه هسته­ای وجود دارد.



[1] - نای, جوزف. قدرت نرم. ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری. تهران: انتشارات امام صادق (ع), 1387.ص24

[2] - رک: دیدار رهبر انقلاب با مسئولین سیاست خارجی سال 1388

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=8955&q

[3] - گزارش برگزاری نمایشگاه فناوری­های پیشرفته جمهوری اسلامی ایران در سوریه 18 تا 21 بهمن 1389،شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران

[4] -http://fa.alalam-news.com/node/1483

  • مسعود براتی
  • ۰
  • ۰

نمایشگاه محصولات فناوری های پیشرفته جمهوری اسلامی ایران در ایام دهه فجر در دمشق برگزار گردید. این نمایشگاه که در نوع خود اولین نمایشگاه خاص دست آوردهای فناورانه ایران در خارج از کشور است، نیاز به بررسی دقیق تر برای پی بردن به ابعاد مختلف آن دارد.

این مطلب در سایت ایتان
منتشر شده است.

مقدمه
نمایشگاه محصولات فناوری های پیشرفته جمهوری اسلامی ایران در ایام دهه فجر در دمشق برگزار گردید. این نمایشگاه که در نوع خود اولین نمایشگاه خاص دست آوردهای فناورانه ایران در خارج از کشور است، نیاز به بررسی دقیق تر برای پی بردن به ابعاد مختلف آن دارد. برای اینکه بهتر بتوان در مورد این رویداد صحبت نمود، ابتدا به چگونگی روند برپایی نمایشگاه باید پرداخت.

روند برپایی نمایشگاه

در مهرماه امسال رییس جمهور سوریه آقای بشار اسد طی سفری که به ایران داشتند از نمایشگاه کوچکی که برای ایشان برگزار شده بود دیدن کردند و بعد از دیدن نمایشگاه از دکتر احمدی نژاد درخواست کردند تا نمایشگاهی بزرگتر در دمشق برگزار شود. اگر به این روند دقت نماییم، متوجه چند نکته خواهیم شد:

1-توجه ویژه ای به حوزه علم و فناوری که در میان مسئولین ارشد کشور ما وجود دارد، سبب گردید که در هنگام دیدار رییس جمهور سوریه نمایشگاه اولیه برگزار گردد. مطمئنا گزینه های بسیار دیگری نیز برای به نمایش گذاشتن بوده و هست، اما اینکه نمایشگاه محصولات فناورانه انتخاب گردید، به دلیل اهمیت دادن به این حوزه از طرف مسئولین بوده است. در چند سال اخیر در کشور این نگرش ایجاد شده است که حوزه علم و فناوری های پیشرفته، حوزه راهبردی برای نظام می باشد، تاکیدات بسیار مقام معظم رهبری و حمایت های ویژه ایشان از این حوزه، توجه بسیار خوب از سوی ریاست محترم جمهور و معاون علمی ایشان از نمونه هایی است که می توان اشاره نمود. بدون شک این اتفاق حاصل توجه مدیران ارشد و نیز فعالیت های مدیران این حوزه بوده است، و برای اینکه بتوان در آینده این رویکرد را حفظ نمود، نیاز است تا برنامه های مختلف برای مسئولین ارشد کشوری داشت. این حرکت خود بسترساز حمایت دستگاه سیاسی کشور از حوزه علم و فناوری است که در نهایت منجر به شکل گیری پدیده دیپلماسی علم و فناوری می شود.

2-ارتباط نزدیک میان کشور ایران و سوریه بستر شکل گیری مناسبات و تعاملات مختلف میان این دو کشور گردیده است. تعاملات علمی و فناوری نیز در همین بستر شکل گرفته است. اگر روابط مناسب و همسویی سیاسی میان ایران و سوریه نبود، بعید بود که نمایشگاهی با این وسعت و حجم در کشور سوریه برگزار گردد. روند بالا به پایین در تعاملات علمی و فناوری، کمک بسیاری در باز کردن مسیر برای فعالان حوزه علم و فناوری می نماید، به خصوص در فناوری های پیشرفته این نیاز بیشتر احساس می شود. به طور نمونه اگر توافق میان مسئولین ارشد دو دولت وجود نداشت، پذیرش دست آوردهای پزشکی از سوی سوریه دور از ذهن بود. در اینجا می توان نقشی که روابط دیپلماتیک می تواند برای ایجاد و گسترش تعاملات علمی و فناوری را درک نمود. در تئوری های همگرایی در روابط بین الملل، تئوری با نام همگرایی بین دولتی (1) وجود دارد، که تاکیدش بر نقش دولتمردان و مسئولین در شکل گیری همکاری و همگرایی میان دو یا چند کشور است. مطلب فوق بر اساس این تئوری قابل تبیین می باشد.

تاثیر نمایشگاه در وضعیت بین المللی ایران

جمهوری اسلامی ایران به دلیل تقابل سیاسی که با نظام حاکم بر روابط بین الملل دارد، فشارهای زیادی از سوی نظام سلطه متحمل می شود. پرونده هسته ای ایران نیز بهانه ای است که از سال 1382 برای اعمال فشارهای بیشتر بر کشورمان مورد استفاده کشورهای زورگو قرار می گیرد. تحریم هایی که از ابتدای انقلاب و به خصوص بعد از به جریان افتادن پرونده هسته ای بر ایران تحمیل شده است، هسته اصلی اش را علم و فناوری تشکیل می دهد. برای نمونه تنها کافی است که به لیست بلند بالای تحریم های اتحادیه اروپا نگاهی بیندازیم تا این موضوع را درک نماییم. با توجه به این مساله، وقتی جمهوری اسلامی ایران نمایشگاهی از محصولات فناوری پیشرفته خود در یک کشور دیگر که همسو با ایران است، برگزار می کند پیام های محکمی برای نظام سلطه دربر خواهد داشت. یکی از آثار این نمایشگاه اثبات وجود پویایی علمی در کشور ایران است، همان چیزی که نظام سلطه به دنبال نابود کردن آن بودند. به عبارتی دیگر این نمایشگاه سند عینی در بی نتیجه ماندن تحریم ها است که البته رسانه های غربی نیز به این مطلب اذعان کرده اند. خبرگزاری آسوشیتدپرس در تحلیلی با عنوان « نمایشگاه فناوری ایران پیامی حاکی از بی اعتنایی و مقاومت به غرب می‌فرستد» به تحلیل این نمایشگاه از این زوایه می پردازد. (2) این نکته در نگاه مسئولین و متخصصین سوری نیز وجود داشت و آنها نیز نمایشگاه را دلیلی بر تحریم نشدنی بودن ایران می دانستند. (3)

در نگاه مسئولین ایرانی تحریم های صورت گرفته علیه ایران، زمینه ساز ورود فعالانه ایران در عرصه فناوری های پیشرفته گردیده است، و اگر تحریم ها نبود شاید این اتفاق رخ نمی داد. این مساله را بارها حضرت امام خمینی(ره) تاکید نموده و رهبر انقلاب نیز بیان کرده اند. مسئولین برگزاری این نمایشگاه نیز با داشتن یک چنین نگاهی اقدام به برگزاری نمایشگاه داشتند که این مساله در کنفرانس خبری که مهندس امیری نیا ( مسئول دفتر همکاری های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری ) قبل از برگزاری نمایشگاه در تهران داشتند، به صراحت بیان گردید. پس می توان به این نتیجه رسید که مسئولین کشورمان به خوبی به وزن و اهمیت دست آوردهای علمی و فناوری آگاه و از وزن آن در معادلات جهانی مطلع می باشند. این خود فرصتی بسیار مغتنم برای پی ریزی و نهادینه کردن دیپلماسی علم و فناوری در کشور می باشد.

یکی دیگر از نتایج بلند مدت برگزاری این چنین نمایشگاه هایی در کشورهای اسلامی، الهام بخشی به آن کشورهاست. این نمایشگاه حاصل استقلالی است که کشور ایران بعد از انقلاب اسلامی به دست آورده است. بسیاری از کشورهای وابسته به نظام سلطه به دلیل ترس از عدم امکان پیشرفت بدون وابستگی، از اینکه بخواهند رویه ای مستقل در روابط بین الملل اخذ کنند، دوری می نمایند. به خصوص کشورهای جهان اسلام به این مساله مبتلا هستند. کارهایی مانند این نمایشگاه که نماد پیشرفت در عین مستقل بودن است، کمک بسیاری در الهام بخشی به کشورهایی که مانند ما هستند می کند. به عبارتی به آنان این پیام را که «ما می توانیم» ارسال می کند. برای اینکه پیام به خوبی منتقل گردد نیاز جدی است تا نمایشگاه های مانند این نمایشگاه در دیگر کشورهای اسلامی و جهان سوم برپا گردد. این کار یکی از راه های رسیدن به هدف چشم انداز بیست ساله یعنی الهام بخش بودن در جهان اسلام است.

دست آوردهای نمایشگاه

برگزاری چنین نمایشگاهی برای دولت ایران و فعالین حوزه علم و فناوری نتایجی را دربردارد که می توان آنها را برشمرد:
1-برای دو کشور ایران و سوریه تعمیق روابط دوجانبه مساله بسیار مهمی است. کشورهایی که در عرصه روابط بین الملل همسویی سیاسی دارند، به شدت نیازمند تعمیق روابط میان خود هستند. روابط میان دو کشور اگر محدود به روابط سیاسی باشد، در گذر زمان دستخوش تغییرات خواهد شد. وقتی کشوری نگاه راهبردی به روابط خود با کشور دیگر دارد، تلاش خود را سمتی معطوف می کند تا بتواند روابط و تعاملات خود را در حوزه-های مختلف با آن کشور ایجاد و گسترش دهد. حوزه های اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... از جمله حوزه هایی است که اگر روابط در آنها شکل بگیرد، نوعی وابستگی متقابل را شکل می دهد که نتیجه این وابستگی متقابل گره خوردن منافع دو کشور در داشتن رابطه با یکدیگر است. در نتیجه کشورها تامین منافع خود را در حفظ و گسترش روابط با یکدیگر می بینند، و به دلیل وجود بستر مناسب سیاسی، به تدریج همگرایی در آنها شکل می گیرد. با این حساب می توان گفت که گسترش تعاملات میان ایران و سوریه در حوزه هایی مانند علم و فناوری سبب تعمیق روابط میان دو کشور و پیوند خوردن منافع آنها با هم می شود. این امری مطلوب از نظر مسئولین دو کشور می باشد. به خصوص کشور ایران که بر اساس اهداف سیاست خارجی خود در صدد گسترش روابط با کشورهای جهان اسلام است.

2-سوریه یکی از کشورهای عربی است، و می توان این کشور را پلی میان کشور ایران و جهان عرب دانست. همکاری میان ایران و سوریه علاوه بر اینکه بازارهای جدیدی برای محصولات فناورانه جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کند، سبب نزدیک تر شدن ایران به بازارهای کشورهای عربی خواهد شد. اگر میان شرکت های ایرانی و سوری قراردادهای تولید مشترک منعقد گردد، به راحتی می توان با برند یک کشور عربی در میان بازارهای سایر کشورهای عربی نفوذ کرد. باز شدن بازارهای جدید برای شرکت های فناورانه ایرانی سبب توسعه یافتن اقتصاد دانش بنیان در کشور و توسعه علم و فناوری می شود. که این مساله مطلوب مقامات اقتصادی و سیاسی کشورمان است.

پی نوشت ها:
1- Intergovernmentalism

2- رک : وب سایت خبری ای بی سی نیوز
http://abcnews.go.com/Technology/wireStory?id=12828940

3- http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8911200030
  • مسعود براتی
  • ۰
  • ۰

در روزهای پایانی سال پیش در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب شد که در طی آن گزارشگر ویژه‌ای برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران تعیین گردید و از ایران درخواست شد تا با این گزارشگر ویژه همکاریهای لازم را به عمل آورد. آیا جریان دانشجویی لازم است دراین‌باره حساسیت داشته باشد؟ این سئوالی است که در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم تا بتوان به جواب‌هایی برای آن رسید.
این مطلب در سایت عدالتخواهی
منتشر شده است.
همچنین در نشریه پنجره شماره 86 با عنوان
کارنامه سیاه منتشر گردید.

  1. اکثرا می‌دانیم که منشور حقوق بشر برآمده از تفکر اومانیستی حاکم بر دنیای غرب است. لذا با بررسی اولیه  بندهایی کاملا متعارض با اصول و احکام اسلامی در آن مشاهده می‌نماییم. اتفاقاتی که در زمان مطرح شدن پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان روی داد را به یاد داریم. آن حوادث ناشی از همین اختلاف است. برای همین لزوما محکومیت بر اساس بندهای منشور حقوق بشر بد نیست و ما نباید ناراحت شویم. اما نکته‌ای که باید در نظر داشته باشیم جایگاه این مساله در میان ملل دیگر و جایگاه ابزاری این موضوع در روند نظام سلطه است.
  2. بعد از کشتارهای فجیع در جنگ جهانی دوم و با سابقه ای که از جنگ جهانی اول در اذهان ملل غربی وجود داشت، آنان سعی کردند تا با جدیت بیشتری مباحث حقوق بشری را دنبال کنند. اما این تنها ظاهر ماجرا بود. زیرا آنچه در واقع رخ داد استفاده ابزاری از این پدیده بود. در جریان جنگ سرد و تقابل دو بلوک شرق و غرب ، یکی از مهمترین ابزار رسانه‌ای غرب علیه شرق، موضوعات حقوق بشری بود. به عبارت دیگر استفاده از این ابزار برای تحت فشار قرار دادن جریان‌های مخالف سلطه غرب در طول زمان سابقه‌دار بوده است. بعد از جنگ سرد و با فروپاشی شوروی نیز جهان اسلام و به خصوص جمهوری اسلامی ایران هدف این موضوع قرار گرفت. با استفاده از همین ابزار است که چهره غیرواقعی از ایران در میان ملت‌های غربی ایجاد کرده‌اند.
  3. به نظر برخی از کارشناسان حقوق بین‌الملل مساله حقوق بشر برای ایران این ظرفیت را دارد که بعد از پرونده هسته‌ای به عنوان چالشی بین‌المللی مطرح شود. در حال حاضر به دلیل وجود مساله هسته‌ای ایران این موضوع درحاشیه قرار دارد، اما با کمرنگ شدن مساله‌ای هسته‌ای و به حاشیه رفتن آن نظام سلطه مساله حقوق بشری را در فضای بین‌الملل مقابل جمهوری اسلامی ایران بلند خواهد نمود. همین الان نیز این اتفاق در حال رخ دادن است. تعیین بازرس ویژه که با تصویب قطعنامه ضد ایرانی صورت گرفت نشان دهنده آماده شدن نظام سلطه برای یک حرکت تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران در این موضوع است. بد نیست بدانیم که این حرکت از حدود یکسال پیش شروع شده و طی برنامه‌ریزی مناسبی در طی یکسال به نتیجه رسیده و حتی کشورهایی مانند برزیل نیز به این قطعنامه رای مثبت داده‌اند، که این نشان دهنده ابهام موجود در اذهان کشورهایی است که با جمهوری اسلامی ایران همسویی سیاسی دارند . لذا جمهوری اسلامی ایران باید تلاش خود را برای رفع این ابهام انجام دهد.
  4. با این حساب جریانات داخلی باید آماده باشند تا رویارویی مانند آنچه در موضوع هسته‌ای انجام دادند، انجام دهند. در موضوع هسته‌ای جریانات دانشجویی پیش‌قراول حمایت از حقوق ملت در مقابل سلطه‌جهانی بودند، و در این مساله نیز این کار را می‌توانند انجام دهند. با تفاوت‌هایی که مساله حقوق بشر دارد برای جریانات غیر دولتی یا همان گروه‌های مردم نهاد فضای بیشتری وجود دارد تا بتوانند نقش خود را ایفا نمایند. ایفا کردن نقش البته نیاز جدی به داشتن آگاهی مناسب، راهبرد مناسب و جدیت در کار دارد.

از جمله مسایلی که می‌توان در این زمینه انجام داد

  1. در طول تاریخ نیم قرنی که از تصویب منشور حقوق بشر می‌گذرد، موارد بسیار زیادی وجود دارد که نشان دهنده استفاده ابزاری نظام سلطه از این قالب خوش‌رنگ و لعاب است. گروه‌های دانشجویی می‌توانند با استخراج این موارد و انتشار آنها در ایجاد فضای رسانه‌ای و جهت دهی افکار عمومی موثر باشند. به خصوص اینکه در قدم اول مردم خودمان باید آگاهی لازم را به دست آورند. در مساله‌ای هسته‌ای هم این موضوع اثبات شد که تا مردم به میدان نیایند و از حقوق خود دفاع نکنند، نمی‌شود در مقابل زورگویی نظام سلطه ایستاد.
  2. موارد بسیاری از نقش حقوق بشر وجود دارد که توسط کشورهای داعیه‌دار حقوق بشر و به خصوص آنهایی که در تصویب این قطعنامه موثر بودند، انجام شده است. به طور مثال آمریکا که کارنامه بسیار سیاهی چه در داخل کشورش و چه در کشورهای دیگر داشته است. تبعیض نژادی موجود در ایالت‌های آن کشور، که با وقوع طوفان کاترینا خودش را به جهانیان نشان داد. زندان‌های ابوغریب و گوانتامو، کشتار غیر نظامیان در افغانستان و عراق برای بهره کشی از منابع طبیعی آنان و … و یا انگلستان که اگر تنها سابقه استعماری آن کشور را بررسی کنیم حتی در زمان کنونی، کارنامه‌ای سیاه‌تر از آمریکا خواهد داشت. فرانسه ، کانادا و … نیز همین‌گونه هستند. از تمامی موارد اشکارتر جنایات رژیم صهیونیستی است که با حمایت همین قدرت‌ها در حال انجام است. تنها نیاز است که گروهی با صرف زمان مناسب نسبت به استخراج این موارد از میان رسانه‌های گروهی‌ آنها اقدام نماید و آنها را انتشار دهد. متاسفانه به دلیل قدرت نظام سلطه در خبرسازی و شکل‌دهی به افکار عمومی، این‌گونه موارد ضد حقوق بشری به راحتی به حاشیه می‌روند.
  3. باید از دستگاه دیپلماسی کشور برای کسب آمادگی در مقابل جریان ایجاد شده مطالبه نمود. ایران در گذشته نیز در معرض این اتهامات بوده است، اما وضعیت فعلی با گذشته متفاوت است. برگه‌های بسیاری به نفع ایران در منطقه و جهان وجود دارد که اگر دستگاه دیپلماسی مدیریت خوب و منسجمی داشته باشد، می‌تواند از آنها استفاده نماید. وقت زیادی نیست و احتمال زیاد گزارشگر ویژه در خرداد ماه امسال کار خود را آغاز نماید. دستگاه دیپماسی باید تلاش خود را انجام دهد تا بتواند در روند تعیین گزارشگر ویژه تاثیر گذارد و بعد از آن در روند تهیه گزارش نیز تاثیر گذار باشد. نباید تجربیات پرونده هسته‌ای دوباره تکرار شود و این صحنه نیز مانند صحنه هسته‌ای ابتدا با از دست دادن امتیازات شروع شود و بعد از ان به چاره کار اندیشیده شود. این کار را باید جریانات دانشجویی با ظرفیت‌هایی که دارا هستند انجام دهند.
  4. نامه نگاری، برگزاری جلسات سخنرانی، جلسه با مسئولین حقوق بشری و سیاست‌خارجی، برگزاری کارگاه‌های آموزشی درباره تاریخچه حقوق بشر، انتشار ویژه‌نامه و …. کارهایی است که هر یک از تشکل‌های دانشجویی می‌تواند انجام دهد.
  • مسعود براتی
  • ۰
  • ۰

مقدمه

بر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، رهبری جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی و سیاست گذاری آن داراست. بر اساس قانون اساسی رهبری سیاست های کلی را تعیین و به دستگاه ها ابلاغ می کنند، که این مساله حوزه سیاست خارجه را نیز شامل می شود. علاوه بر این رهبری با داشتن نمایندگانی در مراکز تصمیم گیری سیاست خارجی مانند شورای عالی امنیت ملی، به صورت مستقیم در تصمیم گیری ها حضور دارند. همین مساله سبب شده است که جهت گیری سیاست خارجی کشور در دولت های مختلف تفاوت نداشته و تنها در رفتارها شاهد تفاوت هایی باشیم. لذا برای بررسی مسایل مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بسیار لازم است تا نوع نگاه رهبر انقلاب به این مساله را درک و فهم نماییم.

باقی مطلب در ادامه...
این متن در سایت ایتان منتشر شده است.

 


نگاه کلان رهبر انقلاب به روابط بین الملل

برای داشتن درک بهتر از اندیشه رهبر انقلاب نسبت به سیاست خارجی خوب است که نگاه کلان ایشان را درک نماییم. ایشان به صراحت در بیانات مختلف خود نظام حاکم بر روابط بین الملل را دوگانه سلطه گر و سلطه پذیر دانسته-اند و این رابطه را مصداق بارز بی عدالتی در فضای بین المللی برشمرده اند. لذا جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و شاخص دیپلماسی کشور را « مقابله با رفتار نظام سلطه و خروج از قاعده « سلطه گر-سلطه پذیر» » بیان نموده اند. منافع ملی جمهوری اسلامی نیز در همین راستا یعنی مبارزه با نظام سلطه تعریف شده و وظیفه دستگاه دیپلماسی شکل دهی به « الگوی تعاملی ضد نظام سلطه» است.

ایشان نظام سلطه را اینگونه توصیف می کنند: «امروز نظام سلطه در دنیا بنایش بر گرفتن و دادن نیست؛ بنایش بر گرفتنِ حداکثرى و دادنِ حداقلى است؛ ثروت را میمکند، امکانات را میمکند، اختیارات سیاسى و اقتصادى و اجتماعى را در کشورها میمکند و در اختیار میگیرند و در مقابل، گاهى هیچ چیز نمیدهند، گاهى چیز مضرى میدهند، گاهى هم یک چیزکى به آن کشورِ نقطه‏ى مقابل میدهند. الان بافت سیاسى دنیا این است: سلطه‏گر و سلطه‏پذیر

نقش علم وفناوری در شکل گیری رابطه سلطه

ایشان در توضیح نظام سلطه و چگونگی سلطه گری به نقش عنصر علم و فناوری تاکید می نمایند. به طور مثال در سالگرد ارتحال امام(ره) می فرمایند: « قدرتهاى سلطه گر و زورگوى جهانى البته در طول تاریخ همیشه بوده اند، اما با پیشرفت علم و صنعت و با امکانات ارتباطاتى مدرن، این سلطه گرى براى آنها آسانتر شده است. لذا می بینید آمریکائیها نسبت به همه ى جهان ابراز طمع ورزى میکنند و با این بهانه که منافع ما در فلان جا به خطر افتاده است، وارد میشونددر جایی دیگر نیز ایشان توسعه صنعت دریانوردی توسط انگلستان را دلیل توانایی دست اندازی آنان به کشورهای شرق آسیا مانند اندونزی دانستند. بر این اساس می توان گفت که رهبر انقلاب علم و فناوری را ابزار اصلی سلطه گری برای نظام سلطه می دانند و از همین رو توجه ویژه به کسب این ابزار موثر داشته اند. توجه دادن کشورهای مسلمان به این نکته نیز بسیار جدی مدنظر رهبر انقلاب بوده است، در دیدار وزاری صنایع گروه دی هشت ایشان بر این نکته که کشورهای سلطه گر از دانش و صنعت برای سلطه بر دیگر کشورها استفاده می کنند تاکید می نماید. این موضوع با توجه به تحت سلطه بودن بسیاری از کشورهای اسلامی بسیار اهمیت می یابد.

نکته ی دیگر توجه رهبر انقلاب به مساله انحصار علمی و جایگاه آن در تقویت نظام سلطه و شکل گرفتن کشورهای پیشرفته و عقب مانده است. ایشان می فرمایند: « علم یک دامنه‏ى وسیعى دارد؛ انحصارى نمیتواند باشد که ما فرض کنیم یک مجموعه‏اى از کشورها و یا ملتها هستند که نخبگان اینها علم را باید تولید کنند، مرزهاى جدیدى را براى علم تعریف کنند، یک مقدارى خودشان استفاده کنند، یک مقدارى هم که زیاد آمد، بدهند دیگران استفاده کنند. این نمى‏شود. این نسبت، این شکل کار، معنایش همین عقب‏ماندگى دائمىِ بخشى از کشورها، همین رابطه‏ى ظالمانه‏ى بین کشورها، همین مسئله‏ى دنیاى اول و دنیاى دوم و دنیاى سوم و شمال و جنوب و همین حرفهائى است که جزء ادبیات رائج سیاسى در این قرن و قرن قبل بوده و شدهبه عبارت دیگر ایشان یک تناظر دوگانه ایجاد می کنند که هسته ی اصلی آن علم وفناوری است.کشورهای پیشرفته-سلطه گران و کشورهای عقب مانده سلطه پذیر دوگانه ای است که شکل گرفته و جمهوری اسلامی ایران می خواهد با دست یابی به علم و فناوری روز دنیا این رابطه را بشکند. از منظر ایشان هردو طرف این معادله مقصر هستند، چه آنهایی که سلطه گر هستند و چه آنهایی که اجازه سلطه گری را به سلطه گران می دهند.

دست آوردهای علمی و فناوری ابزار مبارزه با سلطه

ایشان به صراحت در دیدار از پژوهشکده رویان که یکی از نمادهای پیشرفت علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و یکی از دلایل اصلی موفقیت آن نیز حمایت های فراوان رهبری از آنها می باشد، می فرمایند:« گر بناست این بافت به هم بخورد و کشورها بتوانند به قدر ظرفیت ملتهایشان و استعداد ملتهایشان در روابط عالم جایگاهى داشته باشند، عمده‏ترین چیزى که در این کار تأثیر دارد، علم است. بنابراین علم را باید جدى گرفت؛ باید پیش رفتاین جمله بیان گر جایکاه علم و فناوری در معادلات جهانی و تغییردادن این معادلات است. اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد به اهداف سیاست خارجی خود دست پیدا کند که همان تغییر معادله سلطه گر و سلطه-پذیر است، باید ابزارهای خود را به درستی بشناسد، و علم و فناوری مهمترین ابزار رسیدن به این هدف است.

جایگاه علم و فناوری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

رهبر انقلاب در همان دیداری که به تبیین الگوی تعاملی ضد نظام سلطه پرداخته اند، پیشرفت های علمی و فناوری دانشمندان کشور را یکی از پشتوانه های راهبردی سیاست ضد نظام سلطه برای نظام جمهوری اسلامی مطرح کرده-اند. همچنین در دیدار دیگری که با مسئولین وزارت خارجه داشتند پیشرفت علم و فناوری را یکی از سه عنصر تاثیرگذار بر اقتدار ملی دانستند و تاکید نمودند که دستگاه سیاست خارجی باید این پیشرفت ها را به خوبی منعکس کنند. با توجه به این مطالب می توان گفت که پیشرفت علم و فناوری در نگاه رهبر انقلاب به عنوان منبعی قدرت زا و قابل استفاده در سیاست خارجی کشور مطرح است. به خصوص اینکه این ابزار تنها روشی است که می توان با تکیه برآن دوگانه حاکم بر روابط بین الملل را شکست.

یکی از اهدافی که برای دیپلماسی علم و فناوری توسط مقام معظم رهبری مطرح شده، توانمند نمودن جهان اسلام است. در دیدارهای مختلفی که مسئولین کشورهای اسلامی با ایشان داشته اند، پیشرفت های علمی و فناوری کشور به عنوان شاخصی برای درک اهمیت استقلال مطرح گردیده و تاکید شده است که ایران حاضر است این دست آوردها و دیگر تجربیات کشور در اختیار کشورهای اسلامی قرار دهد تا انها بتوانند با کمک این ابزارها توانمندی ها و ظرفیت های خود را بالفعل کنند. این مساله تنها جنبه پرستیژی برای کشور ندارد، چرا که راهبرد سیاست خارجی ایران شکل دهی و تقویت جبهه ضد نظام سلطه یا کشورهای سلطه ستیز است که در این میان کشورهای اسلامی دارای اولویت می باشند و این اولویت به دلیل شرایط و اشتراکات این کشورها با جمهوری اسلامی ایران است. لذا برای ایران تشکیل و توانمندسازی جبهه ضد نظام سلطه اهمیت راهبردی دارد و این هدف جز با برقراری تعاملات علمی و فناوری میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای جهان اسلام تحقق نخواهد یافت. برای همین است که ایشان تاکیدات بسیاری به دستگاه دیپلماسی کشور برای اولویت دادن به کشورهای جهان اسلام و استفاده از ظرفیت های علمی وفناوری کشور در این راستا می نمایند.

در اینجا باید به نقش خاص علم وفناوری در توانمندسازی کشورها اشاره نمود. همانطور که در قبل هم آورده شد، علم و فناوری نقش ابزاری دارد که دارنده خود را توانایی انجام کارهای مختلف می دهد. رهبر انقلاب این مساله را به صورت های مختلف بیان کرده اند، مثلا در بحث هسته ای، ایشان مشکل اصلی غرب با ایران را توانمندی علمی و فناوری ایران می دانند و سایر مسایل را حواشی قضیه عنوان می کنند، چرا که غربی ها نمی خواهند کشورهایی مستقل از آنها به این فناوری ها و علوم دست پیدا کنند. ایشان به صراحت بیان می کنند که آمریکا تلاش می کند تا از روند تبدیل شدن ایران به قدرتی علمی جلوگیری کند. بر این اساس می توان به اهمیت و نقش علم و فناوری در توانمندی کشورها پی برد و اگر ایران به دنبال تحقق اهداف سیاست خارجی خود است، از توانمند کردن کشورهای اسلامی ناگزیر است.

نکته ی دیگری که در بیانات رهبر انقلاب دیده می شود و در دیپلماسی علم و فناوری بسیار با اهمیت است، زمینه پذیرش از سوی کشورهای اسلامی است. همانطور که می دانیم برای شکل گیری تعاملات علمی و فناوری میان دو یا چند کشور، بستر مناسب آن باید وجود داشته باشد، به خصوص تمایل بخش های مختلف آن کشور برای پذیرش این همکاریها و اگر این بستر نباشد، این تعاملات تحقق پیدا نخواهد کرد. اما برای جمهوری اسلامی ایران درمیان کشورهای اسلامی این پذیرش وجود دارد، به خصوص ملت های مسلمان از داشتن ارتباط با ایران بسیار استقبال میکنند. این مساله را می توان در صحبت های مسئولین کشورهای اسلامی که به ایران سفر می کنند دید.

این متن در سایت ایتان منتشر شده است
  • مسعود براتی
  • ۰
  • ۰

سئوالی که در این روزها بسیار مطرح است این است که دستگاه دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه چه کارهایی می­توانست و می­تواند انجام دهد. در اینجا سعی می­کنیم که این مساله را کمی بشکافیم. لزوما این نوشته به معنای بررسی تمام وجوه نیست.

تحولات منطقه از سه عنصر تشکیل شده است. عنصر اول حرکت­های مردمی است. عنصر دوم دولت های مستبد است. و عنصر سوم قدرت­های خارجی و دخالت آنهاست که سبب پیچیده­تر شدن مسایل گردیده است. با توجه به هر عنصر اهداف سیاست خارجی ایران را می­توان تبیین کرد. سیاست خارجی ایران براساس حمایت از حرکت­های مردمی بنا شده است. این مساله در قانون اساسی تصریح شده و به عنوان جزیی از وظایف دستگاه دیپلماسی است. لذا وظیفه دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران حمایت از حرکت­های مردمی در حال انجام منطقه است. به طور منطقی در مقابل این حرکت­ها فشار دولتهای حاکم قرار دارد که وظیفه دستگاه دیپلماسی تلاش برای کاهش فشارها و خشونت­های دولت­های حاکم بر مردم آنهاست. در برابر عنصر سوم که دخالت­های خارجی است وظیفه مشخص دستگاه دیپلماسی نفی دخالت و تلاش برای تبیین عدم مشروعیت دخالت خارجی و جلوگیری آن است. چرا که دخالت­های خارجی در مقابل حرکت­های مردمی است و سبب افزایش خشونت­ها می­گردد.

حال که اهداف دستگاه دیپلماسی تبیین گردید، فعالیت-های قابل انجام را به دو دسته دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی تقسیم می نماییم.

دیپلماسی رسمی

در چارچوب دیپلماسی رسمی دولت اسلامی می­تواند از ظرفیت­های مختلفی استفاده نماید. هر کدام از این ظرفیت ها را نام خواهیم برد و وضعیت ایران را در هر کدام بررسی خواهیم نمود. به خصوص با تمرکز به تحولات فعلی منطقه.

1.     نهادهای بین المللی

1.1.  سازمان ملل: سازمان ملل از دو ارگان اصلی مجمع عمومی و شورای امنیت تشکیل شده است که یکی از اهداف اصلی آنها در منشور، حفظ صلحو امنیت بین الملل و جلوگیری از نقض حقوق بشر است. هر کشوری می تواند توجه مجمع عمومی سازمان را به موضوع خاصی جلب نماید. انتشار نامه یا بیانیه یکی از ابزار این کار است. همچنین می­تواند توجه  دبیر کل سازمان ملل را به یک مساله مهم که امکان دارد صلح و امنیت بین الملل را به خطر بیاندازد ، جلب نموده و از طریق وی شورای امنیت را درگیر مساله نماید. اما در واقعیت این راه برای ایران شدنی نیست. اعضای شورای امنیت به خصوص 5 عضو اصلی آن نسبت به مساله وقوف دارند و اینگونه نیست که عدم آگاهی سبب انجام دادن حرکتی باشد. بیشتر کشورهای قدرتمند به خصوص آمریکا در کشورهای در حال تحول منافع دارند و این تحولات به نفع آنان نیست. البته دستگاه دیپلماسی ایران نه ازباب امید داشتن به انجام حرکتی از سوی آنان، بلکه برای اثبات عدم مشروعیت آنان لازم است که ظرفیت این نهاد را به صورت کامل فعال کند. سازمان ملل یکی از ارکان شکل گرفته توسط نظام سلطه است که سلطه گری آنان را تسهیل می کند. لذا جمهوری اسلامی ایران از تمامی فرصت های ایجاد شده برای تضعیف آن باید استفاده کند. اینکه تا به حال کاری صورت گرفته یا خیر، خبری مخابره نشده است اما با توجه به تحرکات دیپلمات های بحرینی که خبر آن منتشر گردید به نظر می آید که ایران تحرکاتی در این زمینه داشته است.

1.2. نهادهای حقوق بشری : تعداد قابل توجهی از مراکز و نهادهای حقوق بشری وجود دارد که تا به حال به عنوان ابزاری برای تحت فشار گذاشتن کشورهای مخالف جریان حاکم بر نظام بین الملل استفاده می شده است. این نهادها نیز ظرفیت هایی هستند که دستگاه دیپلماسی می تواند ازآنها استفاده کند. این نهادها به دودسته تقسیم می شوند. یک دسته آنهایی که با دولت ها سروکار دارند و با قراردادهای بین دولتی ایجاد شده اند ، مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل که وظیفه اش نشان دادن نقض حقوق بشر می باشد. همین شوراست که به تازگی برای ایران بازرس ویژه ای تعیین کرده و احتمالا در سالهای آینده چالش جدی برای ایران در این حوزه به وجود بیاورد. دسته دیگر نهادهایی هستند که بین المللی اما غیر دولتی هستند. آنها متشکل از گروه های به اصطلاح مردمی هستند که از طرف دولتهایی حمایت می شوند. مانند سازمان دیده بان حقوق بشر که در نیویورک مستقر است. اینها نیز ظرفیت هایی دارند که برای گروه های غیر دولتی قابل استفاده است. اما بعید به نظر می رسد این حوادث حرکت جدی انجام دهند. چرا که منافع کشورهای غربی ایجاب می کند که در برخی از این حوادث سکوت حاکم باشد و یا در زمانهایی سروصدا شکل گیرد که نیاز است.

1.3. سازمان کنفرانس اسلامی: این سازمان بعد از به آتش کشیده شدن مسجد القصی توسط افراطییهای صهیونیست در سال 1969 تشکیل شد. یکی از نهادهایی است که امت اسلامی برای بررسی مسایل و مشکلات جهان اسلام ایجاد کرده است. هرچند که این سازمان به دلایل مختلفی کارآمدی مناسبی نداشته است. اما یک ظرفیتی است تا برای حمایت از حرکت های مردمی استفاده شود. تمام تحولات رخ داده در این چند ماه در محدوده جغرافیایی جهان اسلام بوده است و این مساله لزوم درگیر شدن این سازمان را دوچندان می کند. از نظر نباید دور داشت که کشورهایی مانند عربستان وزن مهمی در این سازمان دارند و تعداد قابل توجهی از کشورهای عضو سازمان نیز خود درگیر این تحولات هستند و برای همین انتظار زیادی از این سازمان برای کارکرد در این فضا نمی توان داشت.

 

2.     کشورهای همسو  : یکی دیگر از ظرفیت های مهم برای دستگاه سیاست خارجی ایران ، کشورهای همسو با ایران است . به خصوص کشورهایی که در منطقه قرار دارند. کشورهای منطقه بایکدیگر روابط  دو جانبه و نیز چند جانبه دارند، لذا امکانش وجود دارد تا از این ظرفیت برای اهداف سه گانه ابتدایی که بیان گردید، استفاده شود. توجه به انی نکته ضروری است که کشورهای دچار تحول تماما عرب هستند و اگر دستگاه سیاست خارجی ایران بخواهد با کمترین هزینه به اهداف سه گانه خود برسد باید از ظرفیت کشورهای عربی منطقه که با او همسو هستند استفاده نماید.  در ذیل کشورهای همسو در منطقه را لیست می نماییم.

2.1. ترکیه : کشور ترکیه چند سالی است که سیاست خارجی خود را با رویکرد نزدیک شدن به جهان اسلام، آن هم نه صرفا دولت ها ، بلکه ملت ها تنظیم کرده است. اینکه اهداف اصلی این کشور چیست ، هنوز محل بحث و اختلاف نظر است، اما این کشور سعی کرده در این چند سال آرمان های جهان اسلام را در سیاست خارجی خود پررنگ نماید. مساله فلسطیین یکی از مسایل مهم جهان اسلام است که ترکیه سعی کرده موضعی منطبق با اصول اسلامی اتخاذ کند که خواست اکثر ملت های جهان اسلام است. در قضایای مورد بحث نیز ترکیه فعال ظاهر شده است. این موضوع در مورد حوادث بحرین آشکار بود. نخست وزیر ترکیه حوادث بحرین را به کربلایی دیگر توصیف کرد و دخالت عربستان و دیگر کشورهای عربی را محکوم کرد. نمایندگانی به عربستان و آمریکا برای گفتگو در این زمینه فرستاده است. ترکیه به دلیل جایگاهی که دارد سعی میکند حلقه وصل جهان اسلام با جهان غرب باشد و از این طریق جایگاه خود را در جهان اسلام تقویت کند. این جایگاه را ایران ندارد. ایران با اکثر کشورهایی که در آنها تحولات در حال انجام است، روابط مناسبی ندارد و لذا ضروری است از ظرفیت کشور ترکیه در این میان استفاده کند. هرچند امکان دارد برخی با این کار مخالف باشند و این را سبب تقویت ترکیه در مقابل ایران بدانند، اما به نظر می اید که ترکیه و ایران می توانند نقشی مکمل داشته باشند.

2.2. عراق : کشور عراق نیز از بعد از صدام یکی از کشورهایی است که  می توان همسو با ایران دانست. البته عراق به دلیل مشکلات داخلی و نیز حضور نظامیان آمریکایی در آن، امکان حضور فعال در مسایل منطقه ای را ندارد، اما ظرفیت های مدنی فراوانی در عراق وجود دارد . علما و مراجع تقلید عراق، حزوه های علمیه و جمعیت مسلمانی که تجربه زندگی در دوران دیکتاتوری را داشته اند، ظرفیتی است که می تواند به کمک حرکت های مردمی منطقه بیاید. دستگاه سیاست خارجی ایران باید متوجه این ظرفیت ها باشد.

2.3. سوریه : یکی از کشورهای عربی است که جهت گیری سیاست خارجی آن ضد اسراییل است. هرچند این کشور از مردم سالاری تمام و کمال بهره مند نیست، برای همین احتمال می رود این کشور نیز آبستن اعتراضات مردمی باشد. این مساله در موضع گیری وزیر خارجه این کشور اشکار شد. ایشان به صورا تلویحی حضور نظامی عربستان در بحرین را دخالت نظامی و یا اشغال نظامی ندانست و روابط خود با عربستان را راهبردی دانست. لذا بعید است که سوریه بخواهد نقش فعالی در حمایت از حرکت های مردمی منطقه داشته باشد و حتی امکان آن نیز هست که این کشور از سران این کشورها حمایت نماید.

2.4. لبنان : بعد از سقوط دولت حریری در لبنان و قدرت گرفتن گروه های حامی مقاومت در این کشور، انتظار می رود که همسویی بیشتری میان این کشور و ایران رخ بدهد. اما اینکه لبنان بتواند به صورت فعال در مسایل منطقه حضور  پیدا کند، توقع زیادی است. اما در لبنان گروه حزب الله لبنان وجود دارد که می توان آن را جزیی از جامعه ولایی ایران دانست. حزب الله لبنان به دلیل عرب بودن می تواند نقش فعالی در زمینه مسایل دنیای عرب ایفا کند خصوصا بعد از جنگ 33 روزه که با شکست اسراییل به عنوان نماد مقاومت در دنیای عرب شناخته شد و دبیر کل آن یکی از چهره های مطرح در جهان عرب گردید. این ظرفیت ها این امکان را به حزب الله می دهد تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد. به ویژه در ارایه تحلیل به مردم انقلابی در جهت حفاظت از انقلاب های خود و جلوگیری از به انحراف کشیده شدن انقلاب ها، چرا که حزب الله لبنان تجربه بسیار خوبی در اداره مسایل سیاسی داخل کشور لبنان دارد.

2.5. قطر : این کشور نیز در مسایل مربوط به فلسطین به مواضع جمهوری اسلامی ایران نزدیک است. اما قطر نیز وضعیت مشابهی با دیگر کشورهای دستخوش تحول دارد، نبود مردم سالاری واقعی در آن کشور سبب شده که مسئولین قطری نیز وضعیت مناسبی نداشته باشند. نکته دیگر حمایت قطر از تهاجم نیروهای غربی به لیبی است که نشان دهنده وجود هماهنگی هایی با کشورهای غربی است. شبکه الجزیره نیز در مسایل بحرین رویکرد مناسبی را اتخاذ نکرد و مانند تحولات مصر و دیگر کشورهای شمال آفریقا با آن برخورد نکرد. در نتیجه انتظار جدی از قطر برای حضور فعال و مثبت در مسایل منطقه نمی توان داشت.

3.     کشورهای درگیر تحول : یکی دیگر راه هایی که می تواند در تحولات و کاهش خشونت ها موثر باشد، ارتباط با سران کشورهایی است که در آنها حرکت های مردمی شکل گرفته است. اما واقعیت فعلی حاکی از عدم ارتباط رسمی درخور توجهی میان ایران و آن کشورهاست. یکی از مهمترین دلایل این مساله رابطه تنگاتنگ این کشورها با آمریکا است. به طور طبیعی هر کشوری که همسویی بیشتری با آمریکا داشته باشد، با ایران همسویی کمتری خواهد داشت و به تبع آن روابط رسمی ضعیف تری میان دو کشور وجود خواهد داشت. لذا این مسیر ، مسیری نیست که انتظار اثرگذاری از ان داشت. نمونه مصر و بحرین در این مساله گویاست.

در بخش بعدی به بررسی ظرفیت های دیپلماسی عمومی ایران برای تحقق اهداف سه گانه فوق خواهیم پرداخت. تنها در اینجا باید عنوان کرد که ظرفیت های دیپلماسی عمومی بسیار موثرتر از ظرفیت های دیپلماسی رسمی است که دو علت را می توان برای آن ذکر کرد. اول اینکه حرکت ها مردمی است و مردم کشورها با دولت هایشان فاصله قابل توجهی گرفته اند، لذا دیپلماسی رسمی نمی تواند موثر باشد. دوم اینکه دستگاه سیاست خارجی ایران نتوانسته ظرفیت های مناسب را ایجاد کند تا در این زمان مورد استفاده قرار بگیرد. ساختار نقص دار وزارت خارجه یکی از عوامل موثر در این زمینه است. این نیز مساله ای است که باید به جد مورد بررسی قرار بگیرد. ( می توانید به بیانیه جنبش عدالتخواه دانشجویی در نقد عملکرد وزارت امور خارجه رجوع کنید. )

  • مسعود براتی